۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۰, سه‌شنبه

اطلاعیه CNFI بمناسبت روزجهانی کارگر


اطلاعیه CNFI بمناسبت اول ماه مه، روزجهانی کارگر
اصل عدالت اجتماعی در معنی پایان دادن به فقر و بینوائی مُزمن، وتأمین حدمتوسطی ازرفاه انسانی واجتماعی درمسئلۀ: کاریابی، مسکن، بهداشت، تحصیل و زندگی شرافتمندانه، همراه با خواستِ جدائی دین ازنهاد حکومت ودولت: “ 
   کنگرۀ ملیت های ایران فدرال اول ماه مه (مای) روز جهانی کارگر را به کارگران ملیتهای تحت ستم
  مضاعف، به کارگران ایرانی و به تمام کارگران جهان صمیمانه تبریک می گوید
کنگرۀ ملیتهای ایران فدرال براین باوراست که: اصول حقوق بشر ودموکراسی که بمعنی آزادی های مدنی و برابری انسانی است، وبرابری انسانی یعنی رفع هرنوع  تبعیضِ: ( طبقاتی - دینی، جنسیتی - نژادی، زبانی- ملیتی ) است، با اصل عدالت اجتماعی در معنی پایان دادن به فقر و بینوائی مُزمن، وتأمین حدمتوسطی ازرفاه انسانی واجتماعی در مسئلۀ: کاریابی، مسکن، بهداشت، تحصیل و زندگی شرافتمندانه، همراه با خواستِ جدائی دین ازنهاد حکومت ودولت: ” سکولاریسم “، پایه های ایجاد یک توسعۀ مداوم، دریک جامعۀ دموکرات ومرفه را تشکیل میدهند.
   پس ازظهور وسپس حاکمیت سیستم سرمایه داری درانگلستان، ایالات متحده، وفرانسه:( ۱۷۷۶- ۱۷۸۹ )
- جامعۀ سنتی که برسلسله مراتب اجتماعی ( شاه فئودال دررأس اشرافیت زمین دار، بهمراه اشرافیت مذهبی دربالای هِرَم، اواسط الناس درمیانه وعوام الناس درپائین ) استواربود  
- جای خود را به سه طبقۀ اجتماعی جدید سپرد که دررابطه با سرمایه، فردیت یافته و باصطلاح اتمیزه شده وتشکیل طبقات سه گانۀ اجتماعی جوامع مدرن را بقرار زیرمی دهند.
اول - طبقۀ سرمایه داران : که کارتولیدی را قیمت گذاری کرده ومی خرند وامروزه به چهار زیرطبقۀ تقسیم می شوند:
 الف- سرمایه داری مالی : ( بانکی وبیمه)،
ب- سرمایه داری صنعتی،
ج- سرمایه داری تجارتی،
د- سرمایه داری کشاورزی
 اینان یک درصد کل بشریت را تشکیل می دهند ولی بیش ازشصت درصد ثروت جامعۀ بشری رادراختیاردارند. این طبقه درکلیت خود، خواهان بدست آوردن سود بیشراست، وبمصداق اینکه استثناء دلیل قاعده است، گاه افرادی نظیر بیل - گیت نیزدربین آنها پیدا میشود. طبعاً این طبقه مخالف برابری وطرفدارتبعیض ( بخصوص نوع اقتصادی: طبقاتیِ آن )است  
- دوم: طبقۀ متوسط جدید:  که باعث پیشرفت وتوسعه ورشد دنیای سرمایه داری هستند ودرحدِ فاصلِ سرمایه ونیروی کار( کارگر ) قراردارند. درسه گروه خادم، منتقد ومخالف سیستم سرمایه داری قابل تقسیم هستند وشامل
 روشنفکران، مدیران، استادان، معلمان، پزشکان، دندان پزشکان، داروسازان، پرستاران، مهندسان ، تکنیسین ها، محضرداران و تمام کسانی که دربخش خدمات( سرویس ) کارمی کنند. این طبقه امروزاکثریت جوامع پیشرفته را تشکیل می دهند وخواستارجدی دموکراسی است ودردرجۀ اول خواهان آزادی ازدموکراسی است ولی به برابری نیز، وقتی به فجایع تبعیض آگاه شود، تمایل جدی می یابد، اما دراکثریت، چندان به مسئلۀ عدالت اجتماعی حساسیت جدی و مداوم از خود نشان نمی دهد
سوم - طبقۀ کارگرصنعتی وکشاورزی:                                                             
که با فعله ودهقان ابوالقاسم لاهوتی تفاوت کیفی دارد. کارگران صنعتی، غیرازاهل حرفۀ عهدِ سُنت (ِ مس گر، آهن گر، خیاط  و..) است همچنانکه کارگر کشاورزی نیز درروابطِ اجتماعیِ متفاوت وبا وسایلِ تولیدیِ دیگری، غیراز رعیتِ صاحبِ نسق، ورنجبر یا خوش نشینِ دوران ارباب ورعیتی درایران و ” سِرف ها ” در فئودالیسم اروپا است.
  کارخانه های صنعتی وکشاورزی، وبه تَبَع آن، طبقۀ کارگرصنعتی و کشاورزی تاکنون ایجاد کنندۀ ارزش اضافی هستند. آنچه برای طبقۀ کارگراهمیت اول را دارد بعد ازتأمین مادی زندگی خود وخانواده اش، اصل برابری وعدالت اجتماعی است. با پیشرفت صنعت و اتو - ماتیزاسیون ووقوع انقلاب دیژیتال انفورماتیک ودستگاهای هوشمند، و کنترل انرژی درکشورهای صنعتی، روزبروز ازتعداد کارگران عادی کاسته می شود ولی نیازبکارگران متخصص وماهرهمچنان باقی است. طبقۀ کارگرنیزدر( ۱۸۴۸ ) با انقلاب کارگری آلمان، هویت خاص طبقاتی خود را در تاریخ اعلان نمود.   
درجامۀ بشری امروز بسته به کمیت وکیفیت تشکل اجتماعی این سه طبقه ما شاهد فراز ونشیب ها وبحرانها و انقلابات اجتماعی بوده و هستیم.   
درایران باوجود آنکه طبقۀ کارگرصنعتی از لحاظ کمّی حدودهشت تا ده ملیون نفراست، اما ازلحاظ کیفی، چون تمام دولتهای ایران بعدازانقراض قاجاریه ( از ۱۳۰۴ هجری شمسی ) دولتهای نفتی بوده وهستند، همانند انقلاب آخوندسالارانۀ ( ۲۹بهمن سال ۱۳۵۷ )، تا طبقۀ (عدالت خواه وبرابری طلب) کارگرودررأس آنها کارگران صنعت نفت، که هشتاد درصد ثروت کشوررا تولید می کنند، سازمان یافته و مصمم، درکناروهمراه با طبقۀ متوسط جدید دموکراسی (آزادی و برابری) طلب، دربراندازی نظام ولایت فقیه یا باصلاح شیخوکراسی وملارشی: ( گرگهائی که پوستین میش برخود کشیده تادرلباس گوسفندان جلوه کنند ) قیام نکنندودست به اعتصاب سراسری نزنند، رژیم مافیائی آخوندی، ازپول نفت، دریافتن مزدوران، برای سرکوب آزادی خواهان، هرگزدر مضیقه قرارنخواهد گرفت 
چشم اسفندیار( پاشنه آشیل ) رژیم نفتی ایران، اعتصاب کارگران و بخصوص کارگران صنعت نفت همراه با طبقۀ متوسط جدید است       
درموکراسی درایران نیزپس ازاستقراریک رژیم جمهوری ودولت مختلط ومشترک فدرال، یعنی منطبق شدن ساختاردولت ( مشترک ) با ساختارمتکثرجامعۀ ایران، نفت باید ازصورت دولتی بصورت ملی ( ملتی ) درآید، ودراختیارمجلس شورای ملی وشرکت ملی ( ملتی و نه دولتی ) نفت قرارگیرد. دولت تأمین کنندۀ امنیت نفت باشد ونه فروشندۀ آن. تنها دراینصورت است که دولتی خادم ملت خواهیم داشت، و اصطلاح تا به امروزدرستِ ” نوکردولت “: نامی که کارمندان دولت بخود می دهند، بتاریخ سپرده خواهد شد.
تأمین زندگی عادلانۀ کارگران صنعتی وکشاورزی، همچون کارمندان خدمات وسعی در ایجاد کارواشتغال وتأمین و تضمین یک زندگی انسانی وظیفۀ یک مجلس، دولت وقوۀ قضائیۀ آینده نگرو انسانیت مدار ومعتقد به دموکراسی: ( آزادی دگراندیش خواه وبرابری انسانی طلب ) وعدالت خواه است. آزادی وبرابری، وعدالت اجتماعی سه پایۀ اساسی حقوق بشرمی باشند. ==========================================================
تاریخچه: اول ماه مه( مای ) روزجهانی کارگراست که دراکثرکشورهای جهان آنراهمچون ” روزکارگر” جشن می گیرند. جزدرایالات متحده وکانادا، که نخستین دوشنبه هرسپتامبر( شهریورماه ) را بعنوان «روزکارگر» برگزارمی‌ کنند  . علت بوجود آمدن روزجهانی کارگرقراربود که اول ماه مه ۱۸۸۶ درایالات متحده آمریکا ، قبول کاهش ساعات کار( از ده ساعت به هشت ساعت درروز ) از طرف سرمایه دارن بود، که می بایستی به اجرا درمی آمد، ولی کارخانه داران زیرقول خود زدند ودرنتیجه، کارگران دراول ماه مه ( مای ) ۱۸۸۶ درگوشه وکناراین کشوردست به تظاهرات زدند و دریک‌ هزارودویست کارخانه وکارگاه صنعتی، اعتصاب صورت گرفت. شمارکارگران مُعترض شهرشیکاگو بیش ازسایرشهرها وحدود نود هزارتن بود، درچهارمین روزتظاهرات شیکاگو، کارگران اعتصابی وهوادارانشان براثرحادثه ای یک مأمور پلیس کشته شد و چند کارگرو پلیس نیزمجروح شدند. این حادثه سبب شد که پلیس دست به تیراندازی به سوی جمعیت بزند و کشتاری صورت گیرد. آمار کشته‌ شدگان اعلام نشده‌است ولی اسامی انبوه مجروحان دردست است. پلیس با اِعمال خشونت موفق شد جمعیت را پراکنده سازد. در پی این حادثه، هشت تن به عنوان مُسبّب دستگیر شدند که پنج نفرازآنان کارگرمهاجرآلمانی و یکی هم آلمانی تبعه آمریکا بود. دادگاه یکی ازاین دستگیر- شدگان را به ۱۵ سال حبس محکوم کرد و بقیه محکوم به اعدام شدند که فرماندارایالت، مجازات دو تن ازآنان را به حبس ابد تخفیف داد. یکی ازمحکومان به اعدام، پیش ازاجرای حکم خودکشی کرد وچهار نفردیگربه دارآویخته شدند. بارسیدن اخبارمربوط به این تظاهرات، کشتار واعدام به سایر کشورهای صنعتی، درگوشه و کنارجهان، مراسم یادبود برگزارشد وهرسال هم تکرارگشت که به تدریج اول ماه مه، روزجهانی کارگرعنوان گرفت وازانقلاب ۱۹۱۷روسیه، درکشورهای کمونیستی که بنام پرولتاریا ( کارگران صنعتی و کشاورزی ) حکومت می کرده ومی کنند به بزرگترین جشن ملی آن کشورها مبدل گردید
چون اعدام‌شدگان شیکاگو عمدتاً آلمانی بودند، درسال هزارو نهصد و سی و سه، حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان بهردودلیل ( ناسیونالیسم وسوسیالیسم ) روزاول ماه مه را روز ملی وتعطیل عمومی درآلمان اعلام کرد.
کنگره ملیت های ایران فدرال
30 اپریل 2013 

۱۳۹۲ اردیبهشت ۶, جمعه

مسائل قومیتها درتبلیغات انتخابات ریاست جمهوری


دویچه وئله: موضوع‌ حقوق قومیت‌ها به مهم‌ترین بحث‌ تبلیغاتی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری رقیب در مناطق قومی کشور تبدیل شده است. آیا رای‌دهندگان وابسته به قومیت‌ها به وعده‌های نامزدهای ریاست جمهوری باور دارند؟
در دهمین دور انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸، مهدی کروبی و میرحسین موسوی نامزد ریاست جمهوری وعده دادند که در صورت احراز مقام ریاست جمهوری امکان تدریس زبان مادری اقوام را فراهم می‌کنند. میرحسین موسوی علاوه بر پوشیدن لباس ترکمن‌ها، تلاش کرد به زبان ترکی آذری نیز سخن بگوید.
از سوی دیگر شورای عالی انقلاب فرهنگی که به ریاست احمدی نژاد، رئیس جمهور دور نهم و نامزد انتخابات دور دهم ریاست جمهوری در آن‌زمان حتی مصوبه‌ی تدریس زبان‌های مختلف اقوام را تصویب کرد. اما نه  موسوی و کروبی امکان تحقق وعده خویش را یافتند و نه مصوبه‌ی احمدی نژاد اجرا شد. بسیاری از منتقدین این گونه وعده‌ها را بخشی از تبلیغات انتخاباتی ارزیابی کردند که هنوز بر روی کاغذ باقی مانده است.
داغ‌ترین موضوع انتخابات در مناطق قومی
برخی از اعضای ستاد انتخاباتی نامزدهای ریاست جمهوری در مناطق قومی درگفت و گو با دویچه وله توضیح دادند، وابستگی قومی نامزدها در این مناطق بسیار موثر است و انتظار می‌رود این بار نیز مشکلات قومیت‌ها به داغ‌ترین مسئله‌ی انتخاباتی تبدیل شود.
پیش‌بینی می‌شود از جمله بحث مربوط به  اجرای مواد ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی مربوط به زبان و ادبیات اقوام مثل دوره‌های پیشین به عنوان موضوع اصلی در تبلیغات نامزدها در مناطق قومی تبدیل شود.
 خبرگزاری ایلنا با انتشار سخنان محمد‌باقر قالیباف شهردار تهران نوشته است که "تهدید دانستن قومیت‌ها گناهی نابخشودنی است".  این نامزد ریاست جمهوری قومیت‌ها را فرصتی برای پیشرفت ایران توصیف کرده است.
قالیباف: قومیت‌ها فرصت بی‌بدیل برای پیشرفت کشور
به گزارش خبرگزاری ایلنا، محمد‌باقر قالیباف کاندیدای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری طی سخنانی در جمع نخبگان ایل بختیاری در ۲۵ فرودین ۱۳۹۲ صریحا گفت: «‌یکی از اشکالاتی که بعضا مطرح می‌شود بحث مربوط به اقوام و قومیت‌ها در کشور است؛ متاسفانه برخی افراد این موضوع را به تهدیدی بزرگ تعبیر می‌کنند که این اشتباهی بزرگ و گناهی نابخشودنی است، چرا که اقوام وقومیتها یکی ازفرصتهای بی‌بدیل نظام اسلامی به حساب می‌آیند
شورای عالی انقلاب فرهنگی به ریاست احمدی نژاد مصوبه‌ی تدریس زبان‌های مختلف اقوام را تصویب کرد. اما این مصوبه هم اجرا نشد
محمد‌باقر قالیباف نخستین بار در سال ۱۳۸۴ در انتخابات ریاست جمهوری ایران  وارد صحنه‌ی انتخابات شد و با کسب بیش از ۴ میلیون رای پس از علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی، محمود احمدی نژاد و مهدی کروبی، بیشتر از علی لاریجانی رای آورده بود. قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ کاندید نشد و علیه اعتراضات جنبش سبز موضع‌گیری کرد.
آراء قومیت‌ها درانتخابات ریاست جمهوری
نوید قائدی، فعال اجتماعی مقیم اهواز و آگاه به مسائل انتخابات و قومیت‌ها به دویچه وله می‌گوید: «نقش قومیت‌ها متفاوت است. مثلا قوم لر و بختیاری که در ۶ استان کشور زندگی می‌کنند و از مرکز تا جنوب غربی ایران پراکنده هستند بسیار مهم است. قوم لر و بختیاری بعد از آذری زبان‌ها بیشترین جمعیت قومیتی کشور را دارند. بنابراین آذری‌ها، لرها و بختیاری‌ها بین ۴۰ تا ۵۰ درصد در انتخابات ریاست جمهوری آراء خواهند داشت
فرامرز بختیار، فعال سیاسی مقیم آلمان و یکی از موسسین "حزب اتحاد لر و بختیاری" در گفت و گو با دویچه وله درباره‌ی نقش قوم لر و بختیاری در انتخابات ریاست جمهوری چنین توضیح می‌دهد: «بختیاری‌ها و لرها بیشتر در استان کهگیلویه و بویراحمد، غرب استان فارس، بوشهر، چهارمحال و بختیاری، قسمتی از غرب و جنوب اصفهان، بخشی از خوزستان همچنین  در استان‌های لرستان ، ایلام و نیز استان همدان و قسمتی از کرمانشاه و استان مرکزی و شهرستان اندیمشک از استان خوزستان زندگی می‌کنند
به عقید‌ی فرامرز بختیار نامزدهای ریاست جمهوری وابسته به قوم لر و بختیاری گرچه به حاکمیت وابسته بودند و در دوره‌های مختلف برای جذب آراء مردم لر و بختیاری‌تبلیغات زیادی کردند ولی تابحال پیروز نشده‌اند. وی در این رابطه مثال می‌آورد که دردور دهم انتخابات ریاست جمهوری محسن رضایی، فرمانده‌ی سپاه در دوران جنگ ایران و عراق و مهدی کروبی رئیس دو دوره مجلس شورای اسلامی ازشخصیت‌های لرتبار کشور بوده‌اند.
نوید قائدی فعال اجتماعی مقیم اهواز و آگاه به موضوع انتخابات و قومیت‌ها هم می‌گوید ایل بختیاری به دلیل پراکندگی زیادی که در استان‌های کشور دارند حس قومیتی آنها کم رنگ‌تر است و انسجام قومیت‌های دیگری چون کرد، بلوچ، ترکمن دراستا‌ن‌های حاشیه‌‌ای کشور را ندارند. قائدی تاکید می‌کند، گرایش آنان به یک نامزد انتخاباتی می‌تواند با اینحال بسیار موثر باشد.
براساس داده‌های وزارت کشور ایران در دوره‌های مختلف ریاست جمهوری اهالی مناطق قومی کشور مشارکتی فعال و "پررنگی" داشته‌اند و به پای صندوق‌های رای آمده‌اند. آگاهان به مسئله‌ی قومیت‌ها هم گفتند اهالی استان‌ها و مناطق قومی کشور به رغم داشتن تردید به اجرای درخواست‌های قومی، این بار نیز به نامزدهایی رای خواهند داد که درخواست‌های قومی آنها را بپذیرند.
آیا رای دهندگان مناطق قومی به وعده‌ها باور دارند؟
پیش‌بینی می‌شود اجرای مواد ۱۵ و ۱۹ قانون اساسی مربوط به زبان و ادبیات اقوام مثل دوره‌های پیشین به عنوان موضوع اصلی در تبلیغات نامزدها در مناطق قومی تبدیل شود
یک فعال سیاسی در ستاد انتخابات نامزد ریاست جمهوری در استان گلستان که نخواست نامش ذکرشود به دویچه وله گفت: «با وجودی که از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون اصولی همچون حق آموزش زبان مادری، حق آزادی تجمعات مسالمت‌آمیز و حقوق اهل سنت که مصرح قانون اساسی جمهوری اسلامی است به اجرا درنیامده است هنوز هم مردم عادی تا حدی وعده‌های کاندیداهای انتخابات را باور می‌کنند. هرچند الآن مردم عادی هم چندان امیدی به اصلاح امور اقوام در سیستم فعلی ندارند اما قول کاندیداها هنوز هم در رأی تأثیر دارد
وی ادامه می‌دهد: «در مورد روشنفکران و نخبگان اقوام موضوع فرق می‌کند. آنها می‌دانند که نمی‌توانند روی حرف داوطلبان انتخابات چندان تکیه کنند. اما همیشه مجبور به تصمیم‌گیری بین انتخاب بد و بدتر هستند. به این‌صورت که آنها می‌دانند ریاست جمهوری بالاترین و عالیترین مقام در جمهوری اسلامی نیست و رئیس جمهور در واقع تصمیم‌گیرنده در این مسأله نمی‌باشد اما مجبورند به کسی رأی بدهند که حداقل وضع موجود را بدترنکند
این فعال انتخاباتی که در ۳ دوره قبل در ستادهای انتخاباتی مختلفی فعالیت داشته، ادامه می‌دهد: «به عنوان مثال دکترمعین در انتخابات ۱۳۸۴ قول تشکیل وزارتی به نام وزارت اقوام را داد که قرار بود وزیر آن نیز از بین قومیت‌ها انتخاب گردد. اما عموم روشنفکران و نخبگان اقوام واقفند که تصمیم برای تشکیل این وزارتخانه از دایره‌ی اختیارات رئیس جمهور خارج است. در چنین شرایطی اعتقاد به عمل داوطلبان انتخابات ریاست جمهوری به وعده‌ها ساده اندیشی است
این فعال ستاد انتخابات ریاست جمهوری اما تاکید می‌کند: «با این وجود اقوام ترجیح می‌دهند به کاندیداهای منتقد واصلاح‌طلب رأی دهند تا کاندیداهای جناح راست.چرا که بطور پیش‌فرض طیف راست را نماینده‌ی دیدگاه خاص وتنگ‌نظرانه وافراطی می‌دانند  
تاریخ 15.04.2013  ، نویسنده طاهر شیرمحمدی